ایلیاایلیا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره
اینازایناز، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

ایناز و ایلیا 90-92

اینازتمام زندگی مایی

سلام عشقم . . . الان که نشستم دارم اینارو مینویسم تو با مامانجون و بابا جون رفتی گردش و پارک منم توی خونه با ایلیا نشستم تا یه کم وقت بیارم و بیام سراغ وبلاگتون .اخه خیلی روزا تند تند میرن و تر تند تند بزرگ میشی .حرفای شیرینت روز به روز بیشتر میشه و هی به خاطر میسپارم بنویسم که یادم نره  بزار بگم تو یک هفته چیا میگفتی و دل مارو با شیرین زبونیات میبردی  پریروز رفته بودی خونه دایی به سنا سر بزنی .وقتی دیدی سنا خوابه و یه بادبادک اونجا هست گفتی . .   خاله داداش ایلیا بادبادک میخواد گریه میکنع اینو ببرم براش ?. . . به قول خاله میگه اینقد خودت رو مظلوم گرفته بودی دلم سوخته .فرشته کوچولوی مامان دیروز ر...
16 خرداد 1393

ایلیا مامانی 4ماهت شده جگرکم

خوشگلم مامان امروز 7خرداد ماه صبح از خواب پا شدیم و رفتیم بهداشت برا زدن واکسنت .بابایی که مرخصی گرفته بود ،اخه تنهایی که نمیتونستم   حالا اینازم تو این وضعیت میگفت بریم پارک که البته به زبون خودش بریم لالی . . . بعد که رفتیم بهداشت دوباره گریه کرد که داداشم و جیز نزنین و خانم بهیار و میزد و از اتاق بیرون کرد . خلاصه اینکه تو خیلی ارومتر از ایناز بودی ،قربونت برم یه کم گریه کردی و خوابت برد .. عزیزم ایناز خیلی دوست داره خیلی خیلی گاها دلش میگیره ازت که چرا من تو رو شیر میدم و به اون کمتر توجه دارم ولی بهش حق میدم اخه خیلی تنهاست .همه کس و همبازیش تویی .توهم که هنوز کوچیکی ولی تو هم سریع عکس العمل نشون میدی و براش...
9 خرداد 1393

روزای خوب پارسیان

سلام بچه های گلم .اینجا که هوا دیگه گرم شده . . . .حتما گفتین چرا میگم روزای خوب !!!! اخه این روزا مامانجونی اومده پیشتون. .بعد از یک هفته بابا جون و دایجون علی و زندایی زهرا و سنا اومدن خونمون .این روزا انگار عروسینگته گلم .ایناز تو که اصلا تو پوست خوددت نمیگنجی .نمیدونی چیکار بکنی .اینقدر شوق داری و ورجه وورجه میکنی .با سنا گاه بازی و گاه دعوا میکنی و خوب همینم خیلی خوبه چند روز حسابی بهت خوش گدشته.دریا رفتیم و شنا کردی .خرید کردیم و . . .                ...
9 خرداد 1393
1